برو جلوی آینه و از خودت بپرس چقدر تا حالا باهام صادق بودی، چقدر با خودت صادق بودی. چقدر سعی کردی احساساتت رو نگه داری تا یه موقع قلبت بر عقلت حاکم نشه؟ چقدر سعی کردی وقتی دستتو میگیرم نذاری حس خوبی که بهت میدم بیشتر از یه حدی بشه؟ چقدر سعی کردی جواب احساسات منو منطقی بدی؟!

اگه تو نمیدونی جوابشو، من میدونم... همیشه! آره همیشه! همیشه سعی کردی وقتی احساساتم دارن از درون منو میخورن، با منطقت ببریشون زیر سؤال! همیشه جلوی دوست داشتنمو گرفتی و هیچوقت با من و خودت صادق نبودی... حتی وقتی یه سری حرفای احساسی من هیچ جوابی جز برگردوندن احساس نداشت، اونقدر نشستی و فکر کردی که یه جواب عقلانی بهم بدی تا سرکوب شم... همیشه گذاشتی قلبم از درون منو بخوره، گذاشتی ذره ذره نابود شم... راستش گاهی فکر میکنم حتی سکوت، خیلی بهتر از منطقی صحبت کردن جلوی این همه احساسه...